بنیانگذار مرورگر انقلابی Netscape در دههی ۹۰ میلادی جملهی مشهوری دارد: «اگر داده داریم، به دادهها نگاه کنیم. اگر همهی چیزی که داریم دیدگاهها و نظرات هستند، پس بیایید با نظر من جلو برویم!»
دو دهه بعد، در دنیای متفاوتی زندگی میکنیم. این روزها سؤال این نیست که اگر داده داشتیم با آنها چکار کنیم، سؤال این است که از بین این همه دادهای که داریم به کدام یک از آنها توجه کنیم؟
به عنوان مثال در حوزهی ایمیل مارکتینگ، درصد باز شدن ایمیلها (Open Rates) شاخصی است که خیلی مورد توجه قرار میگیرد و از آن صحبت میشود. تصور بر این است که وقتی میزان باز شدن ایمیلها را بالا ببریم، در نهایت درصد کلیک شدن هم بالا میرود و کمپین خوبی خواهیم داشت. ولی آیا تلاش برای خوانده شدن ایمیلها همیشه جواب میدهد؟
اخیرا یک کمپین بازاریابی ایمیلی را دریافت کردم که در قسمت عنوان ایمیل چند بار از عبارت «Re:Re:» استفاده شده بود. این اولین بار بود که من از این شرکت یک ایمیل دریافت میکردم، ولی چیزی که اتفاق افتاده بود این بود که طراح این کمپین ایمیلی سعی کرده بود گیرندگان ایمیل را مجاب کند که این ایمیل بخشی از گفتگویی است که قبلا با آنها انجام داده است.
استفاده از این تکنیک شاید باعث شود من و خیلیهای دیگر این ایمیل را باز کنیم (و درصد Open Rate آن کمپین را بالا ببریم)، ولی وقتی مخاطب متوجه میشود کمپین در تلاش برای فریب او است، در نهایت تأثیر منفی در ذهنش شکل میگیرد و اتفاق مثبتی رخ نمیدهد.
استفادهی صرف از دادهها کافی نیست. ما باید یاد بگیریم که با چشمانی باز از دادههایی که در اختیار داریم استفاده کنیم.